تا حالا برای شما هم پیشآمده که از فردی یا افرادی آنقدر خشمگین شوید که حتی به گرفتن انتقام نیز فکر کنید؟چند بار انتقام گرفتهاید و چند بار گذشت کردهاید؟چند بار این جمله را شنیدهاید؟:لذتی که در عفو هست در انتقام نیست؟تا چه اندازه به این جمله معروف اعتقاددارید؟ در لحظه ایی که خشمگین هستید به هیچچیزی غیر از انتقام فکر نمیکنید و این همان فکر سمی است که ذهن شمارا مختل میکند. هر چه بیشتر به انتقام فکر کنید، بیشتر عذاب میکشید و بیشتر خود را آزار خواهید داد.پس بهتر است فراموش کنید و ببخشید. باید این را خود امتحان کنید تا به این جمله ایمان بیاورید و لذت عفو را بچشید. برای اینکه بتوانیم ببخشیم باید چهکار کنیم؟
تبر انتقام
زمانی که نوجوان بودم در یک تمرین فوتبال با یکی از دوستان دعوا کرده بودم .وقتی به خانه برگشتم ،پدرم که از قضیه باخبر شده بود ،علت را پرسید و زمانی که داستان را برایش تعریف کردم فقط یک جمله گفت و من هم بدون اینکه چیزی بپرسم مادام از آن استفاده میکردم و دیگر هیچوقت دعوایم نمیشد! جمله معجزهگر پدرم این بود: هر وقت که عصبانی و خشمگین شدی،دستانت را در جیب خود فروکن! مدتها بعد که بزرگتر شدم با دیدن این جمله به معنی جمله پدرم پی بردم: دفن تبر،صلح به ارمغان خواهد آورد دقیقاً زمانی که من دستانم را در جیبم قرار میدادم درواقع بهطرف مقابلم میرساندم که من برای دعوا و انتقام نیامدهام .با هر بار که دستانم را در جیبم قرار میدادم ،تبرم را که ابزار انتقامم بود را دفن میکردم.
حس انتقام
هر شخصی در مورد گذشته خود احساسی دارد این حس میتواند خشنودی باشد یا یک حس بد و تلخ! این حس به خاطرات شخص بستگی دارد.حس انتقام زمانی قدرت میگیرد که شخص خاطرات بد خود را مرور میکند و نمیتواند تأثیرات منفی آن را از ذهن خود پاک کند. متأسفانه برخی افراد تلخکامی خود را دائماً با خود حمل میکنند و این امر باعث میشود که هرلحظه انگیزه بیشتری برای انتقام داشته باشند. یکی از دلایلی که شخص به انتقام فکر میکند این تصور است که اگر انتقام نگیرد ، عدالت از بین رفته و به حقوقش تجاوز شده است.آنان فکر میکنند ،بخشش غیرمنصفانه است. اینکه یک شخص میتواند ببخشد و شخص دیگر نمیتواند ببخشد به شخصیت و ارزشهای فرد بستگی دارد و قرار نیست که این دو شخص را باهم مقایسه کنیم یا اینکه یکی را زیر سؤال ببریم بلکه میخواهیم این هشدار را بدهیم که بخشش میزان خشنودی شمارا افزایش میدهد.
بازنویسی گذشته
اولین کاری که باید انجام دهیم این است که شیوه فکر کردن و برداشت خود از شخص مقابل را عوض کنیم.یعنی اینکه به او به چشم یک جانی نگاه نکنیم،و همچنین نسبت به خود حس ترحم نداشته باشیم،گذشته را برای خود مجسم کنید و درحالیکه این تجسم را انجام میدهید،نفسهای عمیق بکشید. خود را بهجای مجرم فرض کنید و با او همدردی کنید.شاید این کار بهگونهای مشکل باشد اما ممکن است.از دیدگاه او ببینید تا بتوانید درک کنید که در چه موقعیتی قرارگرفته که مجبور شده به شما آسیب برساند. گاهی آدمها در شرایطی قرار میگیرند که مجبور میشوند دستبهکاری بزنند: زمانی افراد احساس میکنند که زندگیشان درخطر است بنابراین برای نجات خود به بیگناهان صدمه میزنند. زمانی فرد آنقدر تحت تأثیر شرایط قرار میگیرد که موقعیت کنونی خود را نمیتواند درک کند.. حالا سختترین مرحله است،در این مرحله سعی کنید یکی از مواردی را که خودتان دچار اشتباه شده اما مورد بخشش قرارگرفتهاید را به یادآورید.چه حسی داشتید زمانی که مورد عفو قرار گرفتید؟ سعی کنید این بخشش را به خاطر لطف کردن به مجرم انجام دهید نه به خاطر دل خودتان و نه به خاطر مزایایی که ممکن است برای شما داشته باشد.بخشش اگر با اکراه باشد نمی تواند به شما کمکی کند.
تسليم نشو،شايد ماندن در وضعيت كنونى،تقدير تو نيست!دست از تلاش نكش،شايد تقدير تو،وضعيتى بهتر از اين باشد...
هـيچ دردى لاعلاج تر از نا اميدى نيست!در بدترين شرايط،ريزترين روزنه را ناديده نگير!