برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[کل: 0 میانگین: 0]

خوشبینی در تئوری ذات‌گرایی

نویسنده: دکتر احمد ستایش

یکی از نظریات بسیار مخربی که بشر در طول تاریخ ابداع کرده و متاسفانه همچنان طرفداران و نظریه‌پردازان آن کم نیستند، نظریه ذات‌گرایی است. طرفداران این نظریه، به شدت معتقد به سرنوشت هستند و باور دارند که ذهن انسان قابلیت یادگیری، تجربه‌اندوزی و اراده بسیار کم و حتی گاهی ناچیزی است. به طوری که ساختار ذهنی او از قبل و طبق تقدیرش برنا‌مه‌ریزی و ساختاربندی شده است. به طوری که وی با رشد جسمی و گذر عمر، تنها همین ساختارهای از قبل تعریف شده را می‌شناسد و آنها را به کار می‌گیرد. در نتیجه حتی تصمیمات و انتخاب‌هایی که یک فرد انجام می‌دهد، در واقع از قبل در ذهنش برنامه‌ریزی شده است. بدین شکل فرد به معنای واقعی دارای اراده نیست و جبر تقدیر و سرنوشت، حتی در تصمیم‌گیری‌ها و دو‌‌راهی‌های زندگی، وی را مجبور می‌کنند که انتخابی که از قبل به وی تحمیل شده را انجام دهد و به آن سمتی حرکت کند که تقدیر برایش مشخص کرده است.

شاید از این دیدگاه به شدت تعجب کرده باشید اما باید متاسفانه به شما عزیزان واقعیتی را بگویم و آن اینکه همه ما تا حدودی (برخی بسیار کم و برخی بسیار زیاد)، درگیر این نظریه هستیم و به آن باور داریم، مخصوصاً وقتی با شکست و ناکامی مواجه می‌شویم، به جای اینکه بپذیریم در تصمیم‌گیری‌های‌مان، تحلیل‌های‌مان و یا عملکردهای‌مان دچار اشتباه شده‌ایم، گناه را به گردن تقدیر می‌اندازیم و مثلاً می‌‌گوییم: «من دست به طلا بزنم، مس می‌شود. همه در بورس سرمایه‌گذاری می‌کنند و میلیاردر می‌شوند اما من دقیقاً همان سهامی را خریدم که قرار بود سقوط شدید کند تا من ورشکست شوم.»

اینکه فرد می‌گوید من سهامی را خریدم که قرار بود سقوط کند، یعنی من هیچ نقشی در انتخاب نداشتم، من به واسطه عدم تحقیق یا کسب مشورت از یک فرد خبره مقصر نیستم و …، در واقع من تحت تاثیر سرنوشت و تقدیر تصمیم‌گیری کردم و آنچنان که از قبل در پیشانی‌ام نوشته شده بود، شکست خوردم و ورشکست شدم. پس یادمان باشد که بسیاری از ما وقتی مسئولیت‌پذیری را کنار می‌گذاریم و می‌خواهی با رویه‌ و رویکردی توجیه‌گرایانه، مسئولیت شکست‌های‌مان را گردن تقدیر و سرنوشت قرار دهیم و بدشانسی را بهانه‌ای برای کمرنگ کردن مشکلات‌مان معرفی کنیم، در واقع در مسیر نظریه مخرب ذات‌گرایی حرکت می‌کنیم.

نکته مهمی که در ارتباط با ذات‌گرایی و اعتقاد افراطی به تقدیر و سرنوشت باید خدمت شما عزیزان عرض کنم این است که در واقع این نظریه حاصل تفکر غلط و برداشت مخرب ذهن افراد بدبین بوده و هست. در واقع این افراد بدبینی بوده‌اند که به واسطه نادیده گرفتن توانمندی‌ها و ظرفیت‌های خود به عنوان یک انسان هوشمند، به این باور رسیده‌‌اند که نیرویی قدرتمند و ماورایی که به شدت از آنها قوی‌تر است، کنترل زندگی و حتی ذهن آنها را در اختیار گرفته و آنان را به سمتی هدایت می‌کند که از قبل مد نظر اوست.

یادتان باشد که بدبینی در کنار تمام اثرات سوئی که بر زندگی افراد دارد و می‌تواند باعث شکست‌ها و رنجش‌های مستمر و طولانی‌شان شود، یک مزیت مهم نیز برای آنان دارد و آن اینکه می‌توانند با استفاده از بدبینی خود و رفع مسئولیت از خود، از زیر بار کم‌کاری‌ها، بی‌مسئولیتی‌ها، تنبلی‌ها، اشتباهات و حتی گاهی بدجنسی‌ها و بدطینتی‌های خود شانه خالی کنند و هم از یک سو عذاب وجدان خود را کمرنگ کنند و از سوی دیگر، با آشفته کردن ذهن دیگران از مسیر بهانه‌تراشی، سرزنش‌های آنها را نیز تعدیل کنند.

در این میان فردی که از خوشبینی لازم برخوردار است، از یک سو با واقع‌بینی، مشکلات و خطرات را می‌بیند اما از سوی دیگر باور دارد که اگر آگاهی‌های خود را ارتقا بخشد، اگر خلاقیت و ابتکار را مورد استفاده قرار دهد، می‌تواند از مسیر برنامه‌ریزی دقیق و بروز مسئولیت‌پذیری، تلاش و سختکوشی به اهداف خود برسد و بر مشکلات و ناکامی‌ها غلبه کند.

یک فرد خوشبین با نگاه به آینده و توانمندی‌های خود، هرگز نقش اراده، انتخاب و تصمیم‌گیری را انکار نمی‌کند و در پی نظریات عبث و مخربی مثل نظریه ذات‌ایی نمی‌شود. او می‌داند که هر انتخابی در زندگی نتایج خاص خود را دارد و اینکه گاهی فرد حتی پشت سر هم تصمیماتی می‌گیرد که شکست و ناکامی‌اش را به دنبال دارد، این حاصل فقدان شانس یا تقدیر نادرست نیست، بلکه حاصل ناآگاهی، کمبود اطلاعات، شناخت و تجربه و البته عدم بکارگیری هوشمندی، مشورت و تصمیم‌گیری صحیح است.

Series Navigation<< کارکرد خوشبینی در تاب آوری روانیخوشبینی حلقه مفقوده نظریه شناختی >>