برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[کل: 1 میانگین: 5]
چند روز پیش که برای برگزاری جلسه ای در جمع دوستان بودم،موضوعی که بسیار زیاد احساس می شد،نارضایتی و بدبینی
زیادی بود که در بین آنها موج می زد.
یکی از شرایط بد کارش می گفت!
یکی از بدی آب و هوا و کمبود آب حرف می زد!
یکی از وضعیت نابه سامان و نا امنی جامعه جهانی می گفت!
دیگری از وضعیت بد معیشتی گلایه داشت!
نمونه این جمع کوچک در دنیای امروزی جامعه ما کم نیست،گاهی حتی گوش دادن به این حرف ها هم حال آدم را بد می کند.
از هر ده نفر حاضر در این جمع،هشت نفر از وضعیت موجود گله مند و ناراضی بودند!و بقیه هم با شنیدن این افکار بدبینانه،دچار
بدبینی شده و گاهی نیز با تکان دادن سر،این حرف ها را تائید می کردند.
چه چیزی باعث این موضوع شده است؟چه چیزی باعث شده که این افکار بر جامعه ما غالب شود؟
چرا افراد تمایل به گفتن و شنیدن این گونه افکار دارند؟با وجودی که این نوع افکار را دوست ندارند!
اجازه ورود این افکار را به ذهن خود ندهید،در معرض شنیدن افکار بدبینانه قرار نگیرید.
تا جایی که برایتان مقدور است در این گونه مصاحبت ها شرکت نکنید و اگر ناخواسته در این موقعیت قرار گرفتید بلافاصله خارج
شوید یا موضوع را عوض کنید.
این فکر ها از کجا می آیند؟
اين فكرها از كجا ميان؟
به عقیده من،یکی از دلایل عمده این طرز تفکر،این است که افراد در حال زندگی نمی کنند به این معنی که عمده افراد بدبین با
حمل گذشته ،در آینده سیر می کنند و دائماً در حال پیشگوئی های بدبینانه هستند.
آنها بر این تصورند که دنیا روز به روز در حال رفتن به سمت نابودی و شرایط های بد است.و این در حالی است که هیچ دلیل و
شواهد قانع کننده ای ندارند.
جالب اینجاست که خوش بینی امری ذاتی است اما افراد در مورد آینده جامعه همچنان بدبین هستند.اجازه بدهید با یک مثال کمی
این مورد ملموس تر و قابل درک تر شود.
اگر شما از زوج های تازه ازدواج کرده بپرسید که احتمال اینکه زندگی شما منجر به طلاق شود چند درصد است،قطعاً پاسخی که
خواهید شنید هیچ اثری از جدایی و طلاق در آن نخواهد بود و این امکان را رد خواهند کرد و این در حالی است که آمار طلاق رقم
بالایی را در جامعه به خود اختصاص داده است.
هر چه ما کنترل بیشتری بر احساس و رفتار خود در زندگی داشته باشیم به سمت شاد زیستن و سالم زیستن تمایل خواهیم
یافت.هر چه ما نسبت به خود و وضعیت زندگی خود احساس رضایت بیشتری داشته باشیم به همان نسبت نسبت به وضعیت آینده
جامعه خود نیز خوش بین تر خواهیم بود.
چرا باید خوش بین باشیم؟
دلایل زیادی برای خوش بینی وجود دارد در فصل دوم کتاب از خوش بینی تا خوشنودی در مورد مزایای خوش بینی مطالبی را
ارائه کردم.در صورت نیاز می توانید مطالعه بفرمائید.
اما در اینجا تنها دو دلیل را مورد بررسی قرار می دهیم:
1- برای بهبود وضعیت زندگی
تجربه ثابت کرده است که افراد خوش بین به نسبت سایر افراد میزان رضایت بیشتری از زندگی خود دارند و کیفیت زندگی بهتری را
تجربه می کنند. هر چه افراد یک جامعه خوش بین تر باشند،شاخص های کیفی آن جامعه پیشرفت قابل توجهی خواهد داشت.
تحقیقات نشان می دهد که خوش بینی نتایج بسیار مثبتی در زندگی افراد دارد از جمله افزایش سلامت عمومی،امید به
زندگی،سلامت بهتر روان،افزایش موفقیت در ورزش و کار و همچنین افزایش قدرت مقابله با سختی های زندگی و …
2-برای حفظ سلامت
خوش بینی تاثیر مشهودی در سلامت انسان دارد.علاوه بر سلامت روان،جسم را نیز تحت تاثیر قرار می دهد.در صورتی که بدبینی
به شدت برای سلامتی مضر است.
تصور کنید فردی که مشکوک به بیماری صعب العلاجی شده،هر چه بدبین تر باشد،از میزان سلامتی او کاسته می شود و آنقدر
تحت فشار قرار می گیرد که اگر از هم جواب مثبت باشد،به شدت بیماری رشد می کند و دیری نخواهد پایید که از پای در خواهد
آمد.
اما یک فرد خوش بین در موقعیت مشابه اینچنینی با تفکر مثبت و تقویت نیروی امید،از شانس بیشتری برای زندگی کردن برخوردار
خواهد بود و چه بسا افردی که بر این بیماری ها غلبه کرده اند.
تحقیقات نشان می دهد افراد خوش بین، نزدیک به 50 درصد کمتر نسبت به افراد بدبین در خطر ابتلا به عارضه قلبی هستند.
با توجه به توضیحات فوق لازم است عنوان کنم همان گونه که در مطالب فوق مطرح کردیم که خوش بینی می تواند ذاتی باشد اما
نباید از بیان این نکته مهم گذشت که خوش بینی آموختنی است و بایدآن را آموخت.
در کتاب سرزمین خوش بینی تمام تلاش خود را انجام داده ام تا با ارائه تکنیک ها و تمریناتی ساده اما موثر،گام به گام به سمت
خوشنودی پایدار قدم برداریم.