همه آدمها روزانه در معرض انتقاد ديگران قرار ميگيرند.چه بسا كه خيلي از اين نقدها،غيرمنطقي و غير سازنده هستند. گاهي اين انتقادهاي ناربه جا و بعضاً كوركورانه باعث ايجاد حالتهاي نامطلوبي از قبيل خشم،اضطراب و نارحتي در شخص مي شود كه در صورت تكرار و تكرار شدن به افسردگي خواهد انجاميد
آيا شما مي توانيد در معرض اين انتقادها قرار نگيريد؟
پر واضح است كه شما هيچ گاه نميتوانيد از بروز اين انتقادها جلوگيري كنيد اما مي توانيد از تاثيرات نامطلوبي كه قرار است بر ساختار روحي و رواني شما به جا گذارد، ممانعت بعمل آوريد. در واقع اين رسالت خوشبيني است.
با كدام گوش اين انتقادها را بشنويم و از كدام گوش خارج كنيم؟
خيلي ها معتقد هستند برخي حرفها و نقدهايي كه تاثيرات منفي بر روي شما مي گذارند را نشنيده بگيريد و يا سعي كنيد از موقعيت شنيدن آن خارج شويد يا به عبارت عاميانه از اين گوش بشنو و از اون گوش به در كن… آيا شما ميتوانيد هر لحظه احتمال اين را بدهيد كه الان قرار است مورد انتقاد قرار بگيريد؟ يا به عبارتي اگر خيلي غيرمنتظره در اين موقعيت قرار گرفتيد چه بايد بكنيد؟ حقيقت امر اين است كه ما نميتوانيم صورت مسئله را پاك كنيم،پس بايد به دنبال راه حلي مناسبي باشيم تا بتوانيم نه تنها با تاثيرات منفي آن مقابله كنيم بلكه استفاده لازم را در جهت بهبود فردي خودمان داشته باشيم. خوشبيني آموخته شده در اينجا وارد عمل شده و ميگويد كه اگر چه شما نميتوانيد از شنيدن اين انتقادها اجتناب كنيد اما ميتوانيد تاثيرات منفي آن را به حداقل برسانيد و يا اينكه با فيلتر خوشبيني اين تاثيرات را به مثبت تبديل كنيد و منفي را به صفر برسانيد.
يك داستان واقعي كوتاه درباره انتقاد و انتقادپذیری
يكي از دوستان بنده مدتي در يك دوره موسيقي ثبت نام كرده بود و با انگيزه ايي كه داشت به طور مرتب تمرين مي كرد و به نسبت پيشرفت خوبي داشت. در يك جمع دوستانه به اصرار تعدادي از دوستان، شروع به نواختن ساز و قطعه تمريني خود كرد. در پايان يكي از افرادي كه در جمع حضور داشت و البته نه تنها هيچ تخصصي در موسيقي نداشت بلكه اگر آن ساز را به دستش مي دادند حتي نحوه نگه داشتن آن را هم بلد نبود،شروع به نقد و بررسي اجراي نوازنده كرد به گونه ايي كه نوازنده تا چند روز اصلاً ساز و تمرين نمي رفت.كه خدا رو شكر بعد از به كار بردن چند تكنيك ساده خوشبيني مجدداً به تمرينات خود ادامه داد و اكنون به نوازنده ماهري تبديل شده است.
حالت موجود: نوازنده با شنيدن نقدهاى غير اصولى يك شخص چنان نااميد و دلسرد شده است كه حاضر نيست به تمريناتى كه هر روز و به صورت منظم انجام مى داد بپردازد و اين امر در بلندمدت موجب كناره گيرى او از موسيقى خواهد شد. راه حل:با چند جمله كوچك و ساده مى توانست حالت بد موجود را به حالت خوشبينانه تبديل كند. حالت خوشبينانه:ممنونم كه اينقدر كارشناسانه اشتباهم را به من گوشزد مى كنيد،مى تونم بپرسم دقيقاً كجاها را اشكال داشتم؟ حتماً در تمريناتم اينها را لحاظ كرده و رفع مى كنم. با اين جملات كوتاه چه اتفاقى مى افتد؟ هم جمع متوجه غيراصولى بودن نقد مى شوند و هم اينكه شخص انگيزه خود را از دست نخواهد داد. در زمانى كه از شما انتقاد مى شود با خونسردى تمام به حرفهاى طرف مقابلتان گوش دهيد و سعى كنيد اينگونه به قضيه نگاه كنيد كه قرار است با اين نقد شما را به هدفتان نزديكتر شويد و منتقد كاملأ خيرخواهانه و دوستانه در حال انتقاد كردن است. اين تكنيك را تست كنيد و حس مطلوبش را تجربه كنيد.
تسليم نشو،شايد ماندن در وضعيت كنونى،تقدير تو نيست!دست از تلاش نكش،شايد تقدير تو،وضعيتى بهتر از اين باشد...
هـيچ دردى لاعلاج تر از نا اميدى نيست!در بدترين شرايط،ريزترين روزنه را ناديده نگير!