در مقاله قبل یاد گرفتیم که افکار منفی خود که باعث اضطراب در ما خواهد شد را شناسایی کنیم.
بعد از شناسایی این افکار منفی ،نیاز خواهید داشت که چگونه با آنها مبارزه کنید و آنها را به چالش بکشید.
افکار مضطرب کننده خود را به چالش بکشید
فکر کردن در مورد موضوعی به این معنا نیست که آن فکر درست است یا آن اتفاق ، خواهد افتاد.
به عنوان مثال فکر کردن به اینکه یک سگ شما را گاز می گیرد به این معنا نیست که این اتفاق رخ خواهد داد،پس اینگونه افکار فقط یک حدس و گمان است ،نه واقعی.
بنابراین بهتر است هر چه زودتر این افکار مضطرب کننده خود را به چالش بکشید،چرا که باعث می شوند که شما احساس کنید که دائما” چیز بدی قرار است اتفاق بیافتد،حتی زمانی که وقوع آن اتفاق ،کاملا” بعید است.
گاهی اوقات، اضطراب ما ناشی از افتادن در تله تفکر است.تله فکر در واقع بیش از حد منفی دیدن چیزهاست.
به طور مثال:
من ميدانم كه دوباره بهم مي ريزم،نمي توانم اضطرابم را كنترل كنم.
این فکر زمانی رخ خواهد داد که ما پیش بینی میکنیم همه چیز به بدترین شکل ممکن اتفاق خواهد افتاد.فراموش نکنید که شما نمیتوانید آینده را پیش بینی کنید.این شخصیت فالگیرانه را در خود مدیریت کنید.
سوالات زیر می تواند به شما کمک کند تا این افکار را به چالش بکشید:
1-آیا من الان در تله فکر گرفتار شده ام؟
2-چه شواهدی وجود دارد که این فکر درست است و چه شواهدی وجود دارد که این فکر درست نیست؟
3-آیا من این فکر را با واقعیت اشتباه گرفتم؟
4-نظر دوستانم در مورد فکر من چیست؟
5-آیا من 100% مطمئن هستم که این اتفاق خواهد افتاد؟
6- قبلا” چند بار این اتفاق افتاده است؟
7-آیا این اتفاق آنقدر مهم است که آینده من را به خطر بندازد؟
8-بدترین اتفاقی که می تواند رخ دهد چیست؟(بدترین حال ممکن برای این اتفاق؟)
9-اگر این اتفاق رخ دهد،برای مقابله با آن یا رسیدگی به آن چه می توانم انجام دهم؟
10-قضاوت و پیش داوری من از روی احساسم است یا بر اساس حقیقت؟
11- این اتفاق برای من بدون دردسر است یا فقط ترسناک است؟
در اینجا یک مثال دیگر به شما کمک میکند تا بهتر بتوانید تفکر منفی خود را به چالش بکشید:
اگر شما فردا یک مصاحبه مهم داشته باشید و در این مورد کاملا” دچار استرس شده باشید،ممکن است فکر کنید که : من فردا مصاحبه را خراب میکنم .
برای به چالش کشیدن این فکر، شما می توانید سوالات زیر را از خودتان بپرسید:
الف-من در دام تفکر افتاده ام؟
بله،من به دام تفکر منفی و پیشگویی غلط خود افتاده ام.من که فالگیر یا پیشگو نیستم!
ب- قضاوت و پیش داوری من از روی احساسم است یا بر اساس حقیقت؟
ممکنه که احساس کنم که مضطرب بشم و بهم بریزم اما هیچ دلیلی وجود نداره که فردا مصاحبه را خراب کنم.
ج- قبلا” چند بار این اتفاق افتاده است؟
من در گذشته هم مصاحبه هایی داشتم اما همه آنها به خوبی پیش رفته.
د-آیا من 100% مطمئن هستم که این اتفاق خواهد افتاد؟
نه،اما ممکنه در آن زمان دچار استرس بشم و مصاحبه را خراب کنم.
ه- خب بدترین اتفاق ممکن، چیه اگه مصاحبه رو خراب کنم؟و اگر بدترین اتفاق بیافته برای مقابله با آن چه
می توانم بکنم؟
بدترین چیزی که ممکنه رخ بده این است که من کاری را که واقعا” آن را میخواستم را از دست خواهم داد.
ممکن است ناامیدکننده باشد اما این به معنی پایان دنیا که نیست.
من میتوانم با کمی تحقیق کاری با این شرایط یا حتی شرایطی بهتر پیدا کنم.